جلسه ” فلسفه با کودکان، چرا و چگونه؟ “
پنجشنبه سوم شهریور ۱۴۰۱
این جلسه با حضور حدود هشتاد نفر از والدین، مربیان و سایر علاقمندان به این موضوع در سالن اجتماعات موسسه رعد فاطميه برگزار گردید.
دکتر روحاله کریمی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگ این جلسه را با نقد سیستم رسمی آموزشوپرورش شروع کرد.
برنامههای درسی آشکار بهجای برنامه درسی پنهان
رقابت بهجای مشارکت
خودمحوری بهجای کار تیمی
مقایسه بهجای پذیرش تفاوتها
ایشان بر اساس تحقیقات بیان کرد تا دانشآموز در فرایند کسب دانش شرکت نکند، یادگیری اتفاق نخواهد افتاد.
همچنین درباره عقاید غالب سیستم رسمی در مورد کودک صحبت کرد:
سیستم آموزش غالب کودک را موجودی ذاتا نادان میداند و معتقد است این ما هستیم که برای آنها تصمیم میگیریم و کودک را باید پرورش دهیم حتی تا جایی که اجازه آسیب جسمانی به او را نیز داریم.
در سیستم غالب، معلم در برابر کودک نماینده دنیای بزرگسالان است که همه چیز را میداند و هرچیزی میگوید قطعی است و در تعریف علم آمده که دانشی صددرصد است و جواب همه چیز را دارد و دانشآموز صرفا لازم است علوم مختلف را حفظ نماید.
در این سیستم، هر درسی جزیره مستقل خودش را دارد و با هم در ارتباط نیستند. انتخاب کودک معنایی ندارد و چون حقیقت قطعی و مشخص است به اجبار به پذیرش دانشآموزان در میآید.
از نظر ایشان ذهنیتی که برای کودک در این سیستم بهوجود میآید، ذهنیت منِ خنگ است در مقابل منِ متفاوت.
در ادامه ایشان با توصیف چند عبارت، تفاوت اساسی سیستم آموزش غالب در برابر آموزش نوین را شرح داد:
ذهنیت فرآیند محور در مقابل نتیجهگرا
ذهنیت خطای آموزنده در برابر ذهنیت خطای گناهآلود
ذهنیت کودک فعّال و مستقل در برابر ذهنیت کودک منفعل و پیرو
ذهنیت جامع نگر به علم در برابر ذهنیت جزیرهنگر
ذهنیت مشارکتطلب در برابر ذهنیت رقابتی و حذفی
ذهنیت منعطف دربرابر ذهنیت منجمد
ذهنیت بلند مدت در برابر ذهنیت کوتاه مدت
ذهنیت ارزش آفرین در برابر ذهنیت ارزش پذی
دکتر کریمی در ادامه افزود ما نیاز به آموزش معنادار داریم. آموزشی که موقعیت محور و بر اساس آموزش در بستر زندگی باشد.
در ادامه دکتر کریمی به تاریخچه و تبیین برنامه درسی فلسفه برای کودکان (فبک) پرداخت. او گفت هدف از این آموزش، تقویت مهارت تفکر نقّاد، خلّاق و مراقبتی برای کودکان است. او بیان کرد که از دید فبک، اگر میخواهیم آموزش معناداری داشته باشیم چرا از سوالات کودکان مثل:
“خدا از کجا آمده؟”
” اندازه روح چقدر است؟”
“کی گفته به صندلی بگیم صندلی؟” شروع نکنیم!؟
از طریق آموزش فبک، مهارتهایی در کودکان همانند مهارت گفتوگو و تصمیمگیری و استدلال و… در ایشان تقویت میشود.
مربی فبک در این سیستم شنوندهای فعال است و از طریق موقعیتگرایی و استفاده از قصهگویی، داستانخوانی، تئاتر و… به تسهیلگری میپردازد. در این سیستم اینکه مربی صرفا فلسفه بداند کافی نیست بلکه باید دورههایی مثل کار با کودک، روانشناسی کودک، روانشناسی تربیتی و ادبیات کودک را نیز بگذراند.
در پایان ایشان اضافه کرد میتوان ساعاتی از زمان کودکان در مدرسه را به معلم فبک اختصاص داد ولی مناسبتر اینز است که همه معلمان، در کنار تخصص خود، فبک نیز بدانند.